سفرنامه چین-شیان قسمت دوم(مسجد جامع)

حوالی ساعت یک بعد از ظهر از دیدار سربازان تراکوتا به هتل بازمیگردیم. گرچه ساعت حرکت قطار دوازده و نیم شب است ولی اگر تا آن ساعت هتل را تحویل ندهیم مجبور میشویم کرایه دو روز را بپردازیم. پس از صرف یک ناهار سبک (تنقلات و نسکافه) اتاق را تحویل و دو چمدان کوچکمان را در انبار هتل به امانت میگذاریم و با یک کوله سبک میزنیم به دل شهر. ازآنجاییکه من و همسرم ساعات زیادی از روز را در محل کار میگذرانیم، سبک زندگیمان به گونه ایست که عادت به خوردن ناهار به شکل سنتی نداریم. یعنی در روزهای کاری هرگز نمیتوانیم برای خوردن یک ناهار ایرانی پسند، سر سفره جمع شویم. شاید چنین چیزی را روزی در دوران کهولت (اگر عمری باقی بود) تجربه کنیم. این سیستم در سفرهایمان نیز تکرار میشود و ما در سفرها معمولا مقدار زیادی آجیل و خشکبار و بیسکویت(به جای کنسرو) همراهمان است و در طول روز با همانها خودمان را سیر نگه میداریم و پیش از بازگشت به هتل یک وعده غذای گرم به عنوان شام بیرون میخوریم (در چین این وعده غذایی شامل نودل، کباب، میگو و سایر غذاهای دریایی است.)

 ازآنجاییکه هتلمان در شیان یک هتل پنج ستاره است، فرصت را غنیمت شمرده و پیش از ترک هتل مقداری دلار چنج میکنیم. یوانهایی که از ایران با خود آورده ایم در حال تمام شدن است. از طرفی بانکهای چین به سختی (لااقل برای ما ایرانیان) دلار چنج میکنند بنابراین بهترین جا برای چنج دلار، هتلهای بزرگ هستند که با قیمت منصفانه ای این کار را انجام میدهند.

از هتل با اتوبوس درون شهری، راهی بافت تاریخی شهر میشویم. مقصد ما مسجد جامع شیان در دل بافت تاریخی است. از آنجایی که شیان پنجاه هزار مسلمان دارد، جای تعجب نیست که مساجدی چند در این شهر دایر است که مشهورترین آنها مسجد جامع است.

برای رسیدن به مسجد جامع از دل بازارچه ای سنتی عبور میکنیم که مرا به یاد بازارچه شهرهای مذهبی خودمان می اندازد. اغلب فروشندگان این بازارچه مسلمان هستند. این را میشود از کلاه سفید روی سرشان یا حجاب برخی خانمهای فروشنده فهمید.

در سردر ورودی مسجد، یک بانوی محجبه مشغول فروش بلیت به گردشگران است. وقتی میگوییم مسلمانیم پاسپورتها را نگاه میکند و بدون بلیت اجازه ورود میدهد.بله درست حدس زدید بازدید از مسجد برای مسلمانان رایگان است. اگر بدانید چقدر میچسبد که یک نقطه دیدنی را مجانی ببینی و پنجاه یوان(بلیت دو نفر) جلو بیفتی!

از همان لحظه ورود به محوطه مسجد، حس عجیب و متفاوتی را تجربه میکنیم که حالمان را به شدت خوب میکند.

برخلاف سایر نقاط دیدنی که در این چند روز سفرمان بین جمعیت در حال انفجار چین بودیم، اینجا هیچ خبری از شلوغی نیست و چنان سکوت و آرامشی حکمفرماست که نگو و نپرس.

 برای ما که یک هفته در سفریم و از شلوغی و ازدحام و در صف ایستادن کلافه شده ایم این یکی دو ساعت حضور در این مکان چنان دلچسب و خوشایند است که دلم نمیخواهد از اینجا دل بکنم.

و اما برویم به سراغ مسجد و تاریخچه و معماری اش. اسم مسجد که می آید ناخودآگاه تصویر یک بنای گنبدی و مناره دار در ذهنمان مجسم میشود. ازآنجاییکه در سفرهای قبلی به آسیای شرقی (مالزی و هند) مساجد زیادی دیده بودیم، تصور میکردیم که مساجد چین هم چیزی شبیه به آنها باشند ولی پس از ورود به مسجد جامع شیان با بنایی کاملا معبدگونه غافلگیر میشویم!

پس از عبور از سردر ورودی، حیاطهای تودرتوی پشت سر هم را رد میکنیم و در هر حیاط با بنایی زیبا روبرو میشویم. حتی اینجا هم از نقش اژدها بی بهره نمانده و این موجود مقدس افسانه ای در گوشه و کنار خودنمایی میکند.

مسجد مجموعا" دارای پنج حیاط تودرتو است و چهار صحن اصلی دارد که هشتادوچهار حجره را در خود جای داده. به مانند همه مساجد جهان، رواق و شبستان و وضوخانه نیز دارد و ساختمانی به نام بانگ که در آن اذان گفته میشود.

شالوده اصلی مسجد جامع شیان برمیگردد به قرون اولیه اسلام؛ به روایتی به سال 121 قمری. روشن است که از آن مسجد اولیه حتی آجری باقی نمانده ولی از آن زمان تا به امروز این مکان همواره عبادتگاه مسلمانان بوده و مساجد زیادی بر روی ریشه های آن مسجد قدیمی ساخته و بارها مرمت شده اند.

ساختمان فعلی متعلق به دوره مینگ میباشد و در قرن چهاردهم ساخته و در قرون هفده و هجده بازسازی شده است. قسمت اعظم آنچه امروز باقی مانده نیز متعلق به قرون هفدهم و هجدهم میلادی است.

به جز تعدادی توریست اروپایی که عاشق اماکن تاریخی خاص هستند هیچ بنی بشری در مسجد حضور ندارد. ازآنجاییکه حسرت یک دیالوگ درست و حسابی با چینیها توی دلمان مانده، با دیدن خارجی ها چنان به وجد می آییم که با ولع شروع به گپ زدن با آنها می کنیم. هرچند که آن طفلکی ها هم چنین حس مشابهی دارند و با دیدن غیرچینیها به وجد می آیند و واکنشهایی چون لبخند و چشمک و...از خود نشان میدهند.

به صحن اصلی که میرسیم تمام وجودم سرشار از شکرگزاری میشود. ناخودآگاه مقنعه سفیدی برمیدارم بر سر میکنم و دو رکعت نماز شکر میخوانم.

حتی اگر فرد مذهبی نیز نباشید محال ممکن است که به مسجدجامع شیان بیایید و دلتان خلوتی با معبود نخواهد؛ خلوتی از جنس اصیل اسلامی در قالب نماز و دعا و نیایشی با معبود.

 تمام دیواره های صحن داخلی با الواح چوبی مزین به آیات قرانی پوشیده شده به گونه ای که تمام سی جزو قرآن بر روی شصت دیوارپوش چوبی مسجد نقش بسته.

از قرار معلوم این مسجد یکی از گالری های هنری چین به حساب می آید و گفته میشود بزرگترین گنجینه خوشنویسی چین نیز میباشد.

دل کندن از فضایی چنین روحبخش آسان نیست.  یکی دو ساعتی را توی صحن مینشینیم و دل و جان به سکوت و آرامش معنوی که گویی از اعماق تاریخ می آید میسپاریم. سپس از جا برخاسته و عزم رفتن میکنیم باید از روشنی روز استفاده کنیم و گشتی در بافت سنتی شهری که خوشمزه ترین شهر چین لقب گرفته بزنیم.

همراه ما باشید ادامه دارد.

سفرنامه چین- شیان قسمت اول(ارتش سفالین چین)

فاصله لویانگ تا شیان پنج ساعته طی میشود و ما حوالی ساعت هشت و نیم به شیان میرسیم. قبل از خروج از ایستگاه، بلیت ژانگژیاژی را برای فردا (دوازده و نیم شب) خریداری میکنیم و پس از خروج از ایستگاه قطار، سراغ نزدیکترین هتل را میگیریم. هتل کوچکی است با ظاهری تمیز. تنها عیبش این است که به خارجی ها اتاق نمیدهد!!! راهمان را ادامه میدهیم آنچه اینجا زیاد است هتل است. هتل دوم هم همین پاسخ را میدهد همچنین هتل سوم و چهارم!!!

جلوی درب هتل چهارم، چشممان به جوانی چمدان به دست می افتد که درحال عبور از پیاده رو است. خوشبختانه انگلیسی دست و پاشکسته ای بلد است. او را واسطه میکنیم بلکه بتواند مسئول پذیرش هتل را راضی کند که اتاقی به ما بدهد. جوان چینی سعیش را میکند ولی اینجا قانون قانون است و مرغ یک پا دارد!!!

خانم متصدی قانونمند، گرچه اتاقی به ما نمیدهد ولی آدرس هتلی را در همین حوالی میدهد که پذیرای گردشگران خارجی است. جوان چمدان به دست راهش را کج میکند و با ما تا جلوی درب هتل مورد نظر می آید. (یک چنین آدمهای نوع دوست و مهربانی هستند چینیها) وقتی جلوی هتل میرسیم، ظاهر مجلل و بزرگ پنج ستاره اش ما را از قیمتش میترساند به هرحال ساعت ده شب است و چاره ای نیست جز پذیرش همین یک هتل.

قیمت اتاقهای هتل از 600 یوان (تقریبا سه برابر هتل لویانگ) شروع میشود. با حذف صبحانه هتل و کمی چانه زنی اتاقی را به قیمت چهارصدیوان(هشتصد هزار تومان) میگیریم. ظاهرا اینجا سیاست گردشگری به گونه ایست که هتلهای ارزان را فقط به گردشگران داخلی میدهند تا خارجیها به هتلهای گرانتر بروند و درنتیجه پول بیشتری روانه صنعت گردشگری شود....

ساعت هشت صبح بعد از صرف صبحانه در اتاق، هتل را ترک و عازم مهمترین بخش از برنامه شیان گردی مان میشویم. بله درست حدس زدید ارتش سفالین چین؛ همان جایی که عشق دیدارش ما را به شیان کشانده.....

منطقه باستانی ارتش سفالین در سی کیلومتری شیان واقع است و با اتوبوس(شماره 914 و 915) حدود یک ساعت طول میکشد.

وقتی پس از ایستادن در صفی عریض و طویل، بلیت مجموعه را خریداری میکنیم (نفری 120 یوان) نفس راحتی میکشیم. خداییش بعد از تجربه دیوارچین همه جا ترس تهیه بلیت را داریم.

 سایت باستانی دارای سه سالن بزرگ و مجزا است. گشتمان را از مهمترین سالن که متعلق به سربازان سفالین است آغاز میکنیم. سالن به دلیل جمعیت زیاد درحال انفجار است!

نمیتوانم شرح دهم که اینجا چقدر بزرگ، باشکوه و حیرت انگیز است. آنچه در فیلمها و عکسها دیده بودم هرگز گویای شکوه و خارق العاده بودن چیزی که هم اکنون میبینم نیست. پس این عکسها را هم ملاک قرار ندهید.

 یازده راهرو یک و نیم کیلومتری را در عمق هفت متری زمین تصور کنید که حدود شش هزار پیاده نظام گارد امپراطور را در خود جای داده اند.

و اما بشنوید از قصه سربازان گارد سلطنتی یا همان سربازان تراکوتا.... برای بیان قصه این شهر باید دوبار به گذشته فلش بک بزنیم. نخستین فلش بک به سال 1974 است.

کشاورزان روستایی در سی کیلومتری شیان مشغول کندن زمین برای رسیدن به آب هستند. چند متری از زمین را کنده اند که از دل خاک، سفالهای شکسته پرنقش و نگاری بیرون می زند.

بیشتر که میکاوند، پیکره های سفالین آدمهایی به هیات خودشان از دل خاک بیرون می آید. هرچه بیشتر میکاوند پیکره های بیشتری... گویی اقیانوسی بی انتها از سفال زیر خاک مدفون است. به زودی پای دولتمردان و باستان شناسان به منطقه باز میشود و پس از کاوش فراوان، بزرگترین گنجینه قرن از دل خاک رخ میتابد.

به راستی آن کشاورزان که به امید آب دل زمین را میکندند فکرش را میکردند که چنین گنجینه ای در دل خاک مدفون است؟

به زودی عملیات خاک برداری و اکتشاف آغاز میشود و بهترین تیمهای باستان شناسی از سراسر کشور به اینجا فراخوانده میشوند و در طی چند سال چندهزار پیکره از دل خاک بیرون می آید و این اکتشاف، بزرگترین اکتشاف قرن بیستم لقب میگیرد.

شاید نخستین سوالی که به ذهن هر تنابنده ای میرسد این باشد که این لشکر دفن شده بر زیر خاک سودای کدام ابرمرد تاریخ بوده و انگیزه وی از چنین پروژه بلندپروازانه ای چه بوده؟

تحقیقات باستان شناسان و مورخان به زودی پرده از اسرار بسیار برمیدارد و با استناد به کتب تاریخ و آزمایشات علمی، قدمت مجسمه ها را 2200 سال پیش براورد زده میشود. یعنی در زمان پادشاهی بزرگترین امپراطور چین «کین(چین) شی هوان».

کین شی هوانگ نخستین پادشاه رسمی کشور چین بود؛ کسی که با متحد کردن قبایل محلی، کشور متحدالمرکزی را پایه گذاری کرد وی برای چینیها نقش کوروش کبیر را برای ما دارد.

حالا نوبت فلش بک دوم است؛ دویست سال پیش از میلاد مسیح. کین شی هوانگ تمام دولتهای محلی را متحد کرده و کشور واحدی را ساخته. او فرمانروایی بس مقتدر و جدی است که در امر کشورداری با کسی رحم و مروت و مماشات ندارد.

تنها هدف کین سربلندی کشور تازه تاسیس شده اش است. پس از سروسامان دادن به اوضاع داخلی و اقتصادی و معیشت مردم، جهت حفاظت از مرزهای کشور، دستور ساخت اولین بخشهای دیوار چین را داد.

 دومین افتخار کارنامه درخشانش ساخت لشکر سفالین است که پس از دیوار چین که از عجایب هفتگانه دنیای امروز است، بزرگترین گنجینه تاریخی و فرهنگی این مرزوبوم به حساب می آید.

سال 221 پیش از میلاد چین شی هوان به فکر ساخت مقبره ای فاخر برای خودش می افتد. حتما میدانید که اجداد و نیاکان بشری در هر گوشه دنیا از ایران باستان تا مصر و روم و... در هنگام دفن مردگان، بخشی از لوازم شخصی متوفی (ادوات جنگی، ظرف غذا، جواهرات و...) را نیز به همراه وی دفن میکردند تا در آن دنیا نیازش برآورده شود.

حالا فکر کنید یک امپراطور قدر در جهان دیگر نیاز به چه چیزی داشته آیا یک خنجر و شمشیر یا کاسه و کوزه برایش کافیست؟ او بزرگترین امپراطور مشرق زمین است پس چرا نباید ارتشش را با خود به جهان دیگر ببرد؟!!

مجسمه مرمرین امپراطور در فروشگاه موزه

 اینجاست که فلسفه ساخت ارتش سفالین معنا میابد. فکرش را بکنید هفت هزار سرباز جنگی به همراه اسب و درشکه و فرمانروایان و...ساخته میشوند و سپس در اعماق هفت متری زمین دفن میشوند تا در جهان پس از مرگ حافظ و نگهبان امپراطور باشند.

هفتادهزار کارگر و مجسمه ساز به مدت سه دهه (تا زمان مرگ امپراطور) روی این پروژه کار میکنند تا گارد سلطنتی آماده شود.

نکته جالب اینکه هیچیک از سربازان و افسران ارتش شبیه هم نیستند و هرکدام چهره ای خاص و منحصربفرد دارند و به نظر میرسد از روی صورت واقعی شان ساخته شده اند. جالبتر اینکه مجسمه ها در ابعاد انسانهای واقعی و حتی کمی بزرگتر از انسان معمولی اند و بالغ بر 180 سانتیمر قد دارند.

با این حساب میتوان گفت که لشکر سفالین بخشی از یک گورستان عظیم است؛ گورستانی که حدود صدکیلومتر مربع وسعت داشته و درواقع مقبره امپراطور بوده و این لشکر عظیم ملازمان و همراهان امپراطور بوده اند که همراه وی دفن شده اند.

طبق کتب تاریخی مورخ بزرگ چین(سیما کیان) که به «مکتوبات کاتب بزرگ» معروف است، در معبد اصلی که مقبره امپراطور است فلز جیوه همچون رودخانه ای جریان داشته. آزمایشات متعدد روی خاک تپه معبد نیز نشان از میزان بالای جیوه است و به دلیل اثرات سمی این فلز بر روی سلامت کارگران و باستان شناسان و احتمال آسیب رسیدن به مقبره امپراطورهنوز اجازه کندوکاو داده نشده و کاوش این نقطه خاص را به زمانی در آینده موکول کرده اند و مقبره امپراطور همچنان در هاله ای از ابهام است.

پس از بازدید کامل سالن اول، به سالن دیگری میرویم که در آن نیز تعدادی از افسران والامقام و درجه داران ارتش امپراطور و تعدادی اسب و کالسکه به معرض نمایش درآمده اند.

سالن سوم هم شامل بخشهای کاوش نشده را میباشد. گفته میشود حدود پنجاه درصد محوطه باستانی همچنان دست نخورده باقی مانده.

در این میان نحوه مرمت و بازسازی مجسمه ها بسیار تحسین برانگیز است. مرمت کاران با دقت و ظرافت بسیار قطعات شکسته را کنار هم قرار داده و با نهایت دقت یک مجسمه را بازسازی میکنند.

سالن سوم شامل موزه ای است که برخی از افسران عالی رتبه ارتش را در معرض دید گردشگران قرار میدهد. این افسران که جثه ای بزرگتر از فرد طبیعی دارند از نزدیک قابل تماشا هستند.

اما بخش جالبی از موزه، فضایی بازسازی شده از سالن اول است. چند ردیف اول را تعدادی از سربازان و اسبها تشکیل میدهند و مابقی آنها بخشی از پوستر چسبیده به دیوار است.

این فضا به گردشگران این شانس را میدهد که از نزدیک با مجسمه ها عکسی به یادگار داشته باشند. هزینه هر عکس صد یوان میباشد. اگر با دوربین خودت عکس بگیری تنها بیست یوان پرداخت میکنی.

عده ای نیز اینجا حضور دارند و با فتوشاپ کردن تصویر مشتریان، آنها را به سربازان لشکر تراکوتا تبدیل میکنند. خلاصه درآمد هنگفتی از همین عکاس خانه و خلاقیتهایش روانه صنعت گردشگری چین میشود.

ازآنجاییکه این مکان یکی از خارق العاده ترین سازه های دست بشر است چند سال پس از کشف و بازسازی، ثبت یونسکو شد و امروز پس از دیوار چین مهمترین اثر تاریخی این مرزوبوم به حساب می آید.

گشت در محوطه باستانی دست کم سه ساعت طول میکشد. محوطه بسیار بزرگ است و دارای کافی شاپ و رستوران و بازارچه و تفریحات بسیار است.

یکی از تفریحات خاص این مکان وجود این خمره های شراب است و سرگرمی جالب آن. مشتریان این کافه شراب را در ظرفهای کوچک سفالین مینوشند و پس از نوشیدن، ظرف سفالین را در جایگاه ویژه ای پرتاب کرده و میشکنند.

از فلسفه این کار سر در نمی آوریم ولی مشتریان چنان با شور و حرارت و لذت این کار را انجام میدهند که ما هم وسوسه میشویم تجربه اش کنیم.

همراه ما باشید ادامه دارد.

سفرنامه چین لویانگ قسمت دوم(لانگمن گروتوس)

کسی که یک شب را روی صندلی قطار به صبح رسانده باشد، میداند که یک شب استراحت روی تخت هتل چه نعمتی است! با اینحال طبق عادت همیشه (چه در سفر چه در خانه) صبح زود از خواب بیدار میشویم و پس از صرف صبحانه، سرحال و قبراق هتل را ترک میکنیم. ایستگاه اتوبوس بین شهری در فاصله اندکی از هتل ماست؛ اینجا هم مثل پکن، ورود به ایستگاه مترو، قطار و اتوبوس، قوانین امنیتی خودش را دارد و باید مسافران و تمام وسایلشان بازرسی شوند. پس از طی مراحل بازرسی، عکس لانگمن گروتوس را به راننده ها نشان میدهیم و آنها ما را به اتوبوس مخصوص راهنمایی میکنند.

محوطه تاریخی لانگمن گروتوس در فاصله دوازده کیلومتری شهر لویانگ واقع است و با در نظر گرفتن ترافیک و چراغ قرمزها و ایستگاههای متعدد بین راه، حدود یک ساعت طول میکشد که به آنجا برسیم و ما حوالی ساعت نه به محوطه خرید بلیت رسیده ایم.

با اینکه تازه اول وقت است جمعیت زیادی در صف تهیه بلیت ایستاده اند؛ ازآنجاییکه در شهر ممنوعه و دیوار چین خرید بلیت با سیستم رزرو از روز پیش بود، در هر نقطه دیدنی، ترس و استرس تهیه بلیت را داریم. خوشبختانه مراحل خرید بلیت به راحتی طی میشود و ما با خرید بلیت (نفری صد یوان) نفس راحتی میکشیم و از سردر ورودی وارد محوطه وسیع و سرسبزی میشویم.

حالا باید حدود یک کیلومتر راه برویم تا به دامنه کوه شیان شانگ برسیم؛ همان جایی که قرنهاست صدهزار بودای ریز و درشت را در دل خود حفظ کرده!

بین دو کوه لانگمن و شیان شانگ دریاچه بزرگی چشم نوازی میکند با چند پل زیبا که سوژه عکاسی گردشگران است. دریاچه و درختان سرسبز و کوهستان و پل و هزاران بودا! اینجا دقیقا جاییست که تاریخ و طبیعت در هم تنیده شده و کاری کرده اند کارستان!

پس از حدود بیست دقیقه پیاده روی به اول کوه میرسیم و مسیر پلکانی (سنگی و چوبی) را درپیش میگیریم.

غارهای دستکند یکی پس از دیگری در دل کوه نمایان میشوند. فکرش را کنید هزاران سوراخ دستکند که در دل هرکدامشان مجسمه ای از خدایان باستان جاخوش کرده.

ازآنجاییکه دامنه های دو کوه لانگمن و شیان شانگ دیواره های بلندی دارد الحق جان میدهد برای حفاری و حجاری غار و مجسمه.

تاریخچه منطقه باستانی لانگمن برمیگردد به هزار و پانصد سال پیش. نخستین سنگ تراشیها از سال 493 میلادی در دوران پادشاهی امپراطور شیائون آغاز شد و در طی شش سلسله از تاریخ ادامه یافت و تا قرن پانزدهم میلادی پیش رفت.

اوج این سنگتراشیها بین قرن پنجم تا هشتم به مدت چهار قرن بوده.

در این بازه زمانی هزار وپانصد ساله، هزار وسیصد و پنجاه غار در دل کوه حفر، چهل معبد ساخته و صدهزار مجسمه حجاری شد.

مجسمه ها در اندازه های گوناگون در دل سنگی کوه تراشیده شدند. بزرگترین آنها هفده متر و کوچکترینشان دو و نیم سانتیمتر میباشد. این مجسمه ها به حق از زیباترین نمونه های هنر بودایی چین هستند.

سبک مجسمه ها، مدل لباسهای آنان، تزیینات و حالات چهره و ... بیانگر دوره های مختلف تاریخ میباشد.

غارهای اولیه ساده ترو دارای تزیینات کمتری هستند و مجسمه های درون آنها نیز بی آلایش ترند و بیشتر جنبه عرفانی دارند. دور سر برخی از آنان هاله ای از نور است که نشان از مقام روحانی و معنوی بالای آنان است.

در گذر زمان غارها تجملاتی تر شده اند و مجسمه ها فاخرتر. به گونه ای که لباس اشرافی بر تنشان خودنمایی میکند و مزین به جواهرآلات و تزیینات بسیارند.

حتی حالات برخی از آنان به حالات امپراطوران شباهت دارد نه مبلغان دینی و روحانیت!

اما گل سرسبد غارها در میانه های تپه غربی قرار دارد. این غار که به معبد فنگشیان مشهور است بلندترین مجسمه لانگمن را به طول هفده متر در دل خود جای داده!

اما مجموعه لانگمن گروتوس هم به مانند بسیاری از مناطق تاریخی جهان دوران پرفرازونشیبی را گذرانده و بارها و بارها مورد تهاجم و تخریب واقع شده.

در قرون نوزدهم و بیستم مجسمه های بسیاری از دل آن به سرقت رفته و سر از آن سوی آبها درآورده و امروز زینتبخش ویترین موزه های مشهور جهان ازجمله متروپولیتن نیویورک است.

یک بار هم در سالهای نخست انقلاب کمونیستی این محوطه که هنوز مکانی مقدس و مذهبی بود به دست نیروهای ارتش سرخ افتاد و بخشی از مجسمه ها تخریب شد.

اما با بالا رفتن میزان آگاهی مردم و  پی بردن به ارزش تاریخی این مکان، لانگمن گروتوس در سال 2000 میلادی ثبت یونسکو گردید و امروز یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری چین میباشد و سالانه میلیونها گردشگر از آن دیدن میکنند.

بازدید کامل از این سایت، دست کم سه ساعت طول میکشد. محوطه دارای فروشگاه و رستوران میباشد و میتوان از امکانات تفریحی آن مثل قایق سواری نیز استفاده کرد.

ساعت حدود دوازده کم کم عزم بازگشت کرده و به ایستگاه اتوبوس نزدیک ورودی مجموعه می آییم تا به هتل برگردیم. باید اتاق را تحویل دهیم و پیش از ساعت سه به ایستگاه قطار برویم و سفرمان را به شهر شیان آغاز کنیم.

همراه ما باشید ادامه دارد.