کویر مرنجاب
دوستان گرامی قبل از اینکه سفرنامه ام به کویر مرنجاب را آغاز کنم بابت اشکالی که این روزها در سایت آپلود عکس پیش آمده و بیشتر عکسها باز نمیشوند پوزش میخواهم برای دیدن تصاویر باز نشده دو راه وجود دارد یکی راست کلیک بر روی هر تصویر و انتخاب گزینه View Image و راه دوم که بهتر است باز کردن دوباره و سه باره و چندباره وبلاگ و یا پست مورد نظر از قسمت آخرین مطالب است که با هربار باز شدن وبلاگ تعدادی از عکسهای بسته باز میشوند. حیفم آمد که کویر زیبای مرنجاب را از دریچه دوربین ما نبینید. و حالا ادامه سفرنامه...
ظهر روز عاشورا ابیانه را ترک کرده، راهی کاشان میشویم تا با گذر از شهرهای «آران» و «بیدگل» خود را به یکی از زیباترین نقاط کویری ایران یعنی «مرنجاب» برسانیم. متأسفانه تابلوهای گردشگری خیلی خوب عمل نکرده اند و از یکجایی به بعد دیگر اثری از هیچ تابلوی گردشگری نیست و ما درحالیکه حسابی گیج و درمانده از یافتن مسیر مرنجاب شده ایم سر از بیراهه ها درآورده و دور خود میچرخیم. آخرش هم مجبور به عقبگرد و پرس و جوی مجدد از اهالی شهر بیدگل میشویم. درنهایت مسیر پادگان ارتش و کارخانه فولاد را درپیش گرفته و بالاخره وارد جاده خاکی مرنجاب میشویم و مسیر 45 کیلومتری تا کاروانسرای مرنجاب را حدود یک و نیم ساعته میپیماییم. درنهایت وقتی دیوارهای کاروانسرا از دور پدیدار میگردد چنان ذوق زده میشویم که انگار دنیا را به ما داده اند. اصولا" پس از پیمودن فرسنگها راه در بیابانی بی آب و علف وقتی که به یک چهاردیواری میرسی کلی هیجان زده میشوی چه برسد به اینکه آن چهاردیواری یک بنای تاریخی به جامانده از عصر صفوی با چهارصدسال قدمت باشد. اینجاست که حال کاروانهایی که پس از پیمودن فرسنگها راه در بیابان، خسته و تشنه به این کاروانسرا میرسیدند را درمیابیم

قبل از ورود به قلعه (کاروانسرای مرنجاب) دمی بر لب برکه مقابلش که از قنات آب شیرین سیراب میگردد مینشینیم تا خنکای آب به روح و جانمان طراوتی بخشد. وجود این حوض زیبا با آن درختان شاه گز و تره بید دورش در این کویر بی انتها خود از عجایب روزگار است و حقا که به مثابه بهشتی است در دل کویر. محوطه اطراف قنات نیز سنگفرش شده و از هر لحاظ جهت اتراق و نصب چادر مناسب است و از وجناتش پیداست که عده زیادی همین امشب قصد شبمانی در این مکان را دارند

حالا از این دروازه تاریخی عبور و وارد کاروانسرایی میشویم که در سال 1012 توسط شاه عباس صفوی ساخته شده. اینجا نیز همچون همه کاروانسراهای دیگر پلانی چهارگوش دارد با حیاطی مرکزی به ابعاد 20در30 متر که دورتادورش را حجره هایی فراگرفته اند کاروانسرا که از آجر و گچ ساخته شده همچنین دارای شاه نشین و تعدادی اصطبل بوده که کاروانها بتوانند چهارپایان خود را نیز در آن اسکان دهند
اما ماجرای ساخت این قلعه هم در نوع خود شنیدنی است همانطور که همه میدانیم کشور ما ایران از دیرباز (دوران اشکانی) در مسیر شاهراه بین المللی جاده ابریشم واقع بوده درنتیجه کاروانهای متعددی جهت تردد بین اروپا و چین به ناچار باید از ایران عبور میکردند از همان دوران جهت ایجاد امنیت و رفاه در این جاده، کاروانسراهای متعددی ساخته شد اما اوج این ساخت و سازها در دوران شاه عباس بود که با ساخت و مرمت کاروانسراهای این مسیر، بزرگترین و مهمترین شاهراه تجاری، اقتصادی، نظامی، سیاسی جهان حیاتی نو پیدا کرد و الحق باید دوران شاه عباس را عصر طلایی کاروانسراها نامید

اما تا قبل از شاه عباس شاید هیچکس فکرش را نمیکرد که در دل بیابانی بی انتها که عبور و مرور کاروانها در آن به ندرت صورت میگیرد و ظاهرا"هیچ خطری نیز از جانب دشمن احساس نمیشود، نیاز به ساخت قلعه یا کاروانسرا باشد ولی بالاخره این نیاز با حمله ازبکها و افغانها به وجود آمد چراکه آنها طلسم را شکسته و از این مسیر به پایتخت حمله کردند و بهانه ساخت این کاروانسرا را به دست شاه عباس دادند و اینگونه کلنگ یک دژ نظامی در کویر مرنجاب زده شد؛ دژی دومنظوره که نه تنها به عنوان یک پادگان نظامی، نقشی دفاعی داشت بلکه پناهگاه و آسایشگاه امنی نیز برای کاروانهای داخلی و خارجی بود که بین چین و اروپا کالا رد وبدل میکردند.

ساخت این کاروانسرا چنان بازتاب گسترده ای در چین داشت که شخص اول مملکت چین به پاس چنین خدمت ارزنده ای دوازده هزار ظرف چینی پیشکش شاه عباس کرد که تعدادی از آنها امروز زینت بخش «چینی خانه» مقبره «شیخ صفی الدین اردبیلی» در اردبیل میباشند. این دژ یا کاروانسرا از چنان اهمیتی برخوردار بود که روزانه 500 نیروی نظامی مسلح، بر شش برج سنگرمانند آن به دیده بانی مشغول بودند.

پس از صرف چای و استراحت مختصری در سفره خانه سنتی کاروانسرا، از آن خلوت دلنشین دل میکنیم. در اینجا باید از متولی این کاروانسرا که در احیای آن کوشش بسیار نموده اند سپاسگزاری کنم. انصافا" زندگی، کار و رفت وآمد همیشگی در این بیابان لم یزرع کاری بس دشوار مینماید و جز با اتکا به نیروی عشق تداوم نمیابد. آفرین به همت و البته سلیقه ای که چنین فضای دلنشینی را فراهم آورده که با وجود آن، شبمانی طبیعت گردان بدون مخاطره است و به آنها این فرصت را میدهد تا آرامش شب و یک خواب شیرین زیر آسمان پرستاره کویر را تجربه کنند. اتاقهای کاروانسرا بسته به وسعت آنها بین 30 تا 50 هزارتومان اجاره داده میشوند که انصافا" قیمتی مناسب است
حالا راهی رملها و ریگزارهای شرق کاروانسرا میشویم تا کویرنوردی و کشف مرنجاب را از آنجا آغاز کنیم در فاصله پنج کیلومتری شرق کاروانسرا به یک چاه تاریخی به نام «چاه دستکن» میرسیم چاهی که آب شیرین آن از دل کویری چنین خشک و لم یزرع، شگفت انگیز و معجزه وار است.
میگویند در لایه های زیرزمینی اینجا فیلترهای عظیم ماسه ای وجود دارد که شورابه های زیرزمینی را تصفیه کرده و آب نسبتا" گوارایی را با درصد نمک پایین تحویل میدهد. برخی بر این باورند که امام رضا(ع) در مسیر عبور از عراق به مشهد این چاه را با دستان خود حفر نموده اند از این جهت برخی این چاه را مکانی مقدس میدانند. حضور شترهایی که از آبشخور چاه آب مینوشند به این چاه دستکند اصالت و هویتی کویری میبخشد

در ادامه مسیر پس از چاه دستکن به یک دوراهی میرسیم که مسیر شرقی به سمت «ریگ بلند» و مسیر شمال شرقی به دریاچه نمک منتهی میشود راه شرقی را ادامه داده تا به تپه ماسه ای ریگ بلند برسیم این تپه های شنی (رمل) حدود دوازده کیلومتر با کاروانسرا فاصله دارند و مکان بسیار مناسبی برای رمل نوردی محسوب میشوند

تجربه ای ناب در فرو رفتن و غلتیدن و سرخوردن و هیجان، لذت تماشای تلاش بچه ها برای بالا کشاندن و رساندن خود به اوج، علیرغم فرورفتن و زمین خوردن و سریدن های پیاپی!

ارتفاع کویر مرنجاب از سطح آبهای آزاد 850 متر میباشد و بیشتر قسمتهای آن پوشیده از تپه های شنی و ریگزار است و پوشش گیاهی پراکنده ای شامل گیاهان شورپسند گز، تاق و بوته های قیج در جای جای آن به چشم میخورد

با دیدن بیابانی چنین خشک و وسیع شاید با خود بیندیشیم که هر موجود زنده ای در آن محکوم به فناست ولی حقیقت این است که انواع و اقسام موجودات زنده بر سر این سفره پربرکت کویر مهمانند از پرندگانی چون تیهو و عقاب و شاهین بگیر تا خزندگانی چون مار و بزمجه و آفتاب پرست تا پستاندارانی چون گرگ و شغال و کفتار و روباه و 21قلاده پلنگ که روزی خود از همین بیابان میخورند.

نام مرنجاب از سه کلمه مرد، رنج و آب گرفته شده و در ابتدا مردرنجاب بوده که به مرور به مرنجاب تبدیل شده و این رملها چه زیبا قصه مرد و رنج و آب را حکایت میکنند

رمل نوردی که تمام میشود برمیگردیم پایین و کفشها، جورابها و لباسها را از شن و ریگ میتکانیم و به سمت اصلی ترین مقصدمان «دریاچه نمک» راه می افتیم دریاچه ای که سپیدی نابش از دوردستها پیداست.

دریاچه نمک، شوره زاری وسیع و مثلث شکل است که رأسش در شمال و قاعده 65 کیلومتری اش در جنوب است؛ زمینی سپید پوش که با رسوبات نمک فرش شده؛ رسوباتی که براثر انباشته شدن سیلابها و آبهای سطحی در طول قرنها پدید آمده. عمق نمک دریاچه بین 5 تا 54متر است که این نمکها توسط لایه های خاک رس، از هم جدا شده اند

جالب اینجاست که این دریاچه بر حجم وسیعی از آبهای زیرزمینی شور شناور است با هر بارش و تبخیر آب در این دریاچه نمکهای موجود در آن، کرت بندیهای زیبایی به شکل پلی گن تشکیل میدهند و منظره ای خارق العاده و رویایی پدید می آورند

باوجودیکه رودهایی چون رود کرج، جاجرود، حبله رود و قره سو که از شمال و غرب به دریاچه وارد میشوند دریاچه اکثر ماههای سال خشک است و گاه با بارش باران در فصول باران زا ارتفاع آب تا 2 سانتیمتر بالا می آید ولی در اندک زمانی تبخیر میشود. نمک دریاچه نیز مصارف صنعتی دارد و یکی از منابع غنی تأمین کننده منیزیوم است.راستی اگر گفتید عکس بالا را چه کسی از ما گرفته؟همین جناب رخش که در تصویر پایین ملاحظه میکنید. زنده باد رخش عزیز ما!

در قسمت شمال شرقی دریاچه کوه کم ارتفاعی به چشم میخورد که توسط قشر سفید نمک احاطه شده این کوه «جزیره سرگردانی» نام دارد؛ جایی متشکل از سنگهای متخلخل آتشفشانی که هیچ گونه گیاهی در آن به عمل نمی آید. وقتی از این فاصله دور به آن نظر می افکنیم دو انتهای جزیره در افق محو شده و منظره ای چون کشتی سرگردان در دریای بیکران کویر پدید می آید. محو شدن دو انتها به دلیل پدیده سراب و انعکاس نور در نتیجه خطای دید رخ میدهد. عده ای معتقدند که جزیره چون کشتی شناور، در حال حرکت است

زمینهای اطراف جزیره باتلاقی هستند و حرکت به سمت آنها باید با تدابیر امنیتی شدید همراه باشد. البته ما به دلیل کمبود وقت و نداشتن امکانات از رفتن به سمت جزیره خودداری میکنیم و تنها تا نزدیکیهای آن پیش میرویم سپس راه رفته را برمیگردیم

خورشید کم کم در انتهای افق محو میشود و شب میرود تا چادر سیاهش را بر این سپیدی بیکران پهن کند و این فضای رویایی را از ما بگیرد.پس ما نیز باید هرچه زودتر از این فضا دل بکنیم و آماده رفتن شویم تا شبی به یادماندنی را زیر آسمان کویر تجربه کنیم.

همراه ما باشید ادامه دارد.




























































