سفرنامه جزیره پنانگ (قسمت چهارم ) مروارید مشرق زمین
پنانگ که مروارید شرق لقب گرفته را باید بهشت ماجراجویی نامید جزیره ای شگفت انگیز با سواحل ماسه های طلایی و جنگلهای استوایی اگر اهل ماجراجویی هستید با ما به یکی از این سواحل زیبا موسوم به « بوتا فرینگی » بیایید تا هم آرامش و هم هیجان را تجربه کنید .پیشنهاد میکنم کفشها را از پا بکنید تا پاها با ماسه های طلایی ساحل که زیر نور آفتاب گرم شده اند آمیخته شوند بعد با خیال راحت و بدون دغدغه فرو رفتن شیئی تیز در پاهایتان در ساحل قدم بزنید که همه چیز اینجا تماشای است لااقل برای ما جماعت ایرانی!!!!
درختان عجیب وغریبی که ریشه هایشان از خاک بیرون است ، صخره های کوچک و بزرگی که میشود رویشان دراز کشید و ساعتها به نوای دل انگیز امواج دل و جان سپرد و البته زنان اروپایی بیکینی پوش که روی تختهای تاشو کنار ساحل لم داده اند و کتاب میخوانند بی آنکه سنگینی نگاه کسی را روی بدنهای آفتاب سوخته شان حس کنند عناصر ساحل بوتافرینگی هستند فکرش را بکنید بعضی از اروپاییها اینهمه راه را میکوبند و به اینجا می آیند فقط برای اینکه پوستهای به سفیدی برفشان را برنزه کنند و بروند حالا اگر موافقید همراه این جماعت شاد تنی به آبهای پر تلالو دریا بزنیم و با این آبی بیکران همنوا شویم تا لحظه ای که سرود تولد یک خانواده هندی تبار ما را به سوی آنها می کشاند آنوقت ما هم به جمع آنها میپیوندیم گویا تولد پدر خانواده است، یک کیک کوچک خانگی همه فامیل را دور هم جمع کرده بعد از پایان مراسم تولد بچه ها که با ارشیا دوست شده اند یکی یکی آدرس فیس بوکشان را روی کاغذ مینویسند وقتی از آنها خداحافظی میکنیم تا لحظه دور شدنمان برایمان دست تکان میدهند و فریاد میزنند Add me

اگر اهل ورزشهای آبی مثل غواصی،اسکی روی آب ،جت اسکی وبازیهای هیجانی دیگر هستید همه چیز در ساحل بوتافرینگی مهیاست تازه اگر هم اهل هیچکدام از این تفریحات نباشید متصدیان امر آنقدر پاپیچ میشوند تا بالاخره سر کیسه را شل کنید ما هم بعد از کلی چک وچانه زدن با ارشیا و دادن هزار تا وعده وعید به او رضایتش را میگیریم که در ساحل بماند تا ما یکی از این هیجانات را تجربه کنیم

بعد از پوشیدن جلیقه نجات ما را با کمربندهایی یه پاراچیوت میبندند و بعد از چند متر دویدن در ساحل ما به پرواز در می آییم و تازه وقتی آن بالا بین آسمان و دریا لنگ در هوا شده ایم میفهمیم عجب غلطی کرده ایم .البته ناگفته نماند که همه تدابیر امنیتی اندیشیده شده است و این تفریح مهیج کاملا ایمن است ولی اگر کسی ترس از ارتفاع دارد بهتر است آن را تجربه نکند چون تا حد مرگ هیجان زده میشود تازه هیجان آخرش این است که موقع فرود آمدن شترق با ماتحت روی ماسه های طلایی پرتاب میشوی

پنانگ را بهشت شکموها هم میشود نام نهاد در هرجای پنانگ که قدم بزنی یا انواع رستورانهای لوکس و در راس آنها مکدونالد جلوی پایت سبز میشود یا کافه های سنتی ساخته شده از چوب نخل و حصیر و حتی دکه های سیار که دختران جوان به ارزانترین شکل ممکن غذایی ساده را طبخ میکنند و داغ داغ تحویل مشتری میدهند اما معروفترین غذای سنتی پنانگ که غذای مورد علاقه آخرین امپراطور چینی بوده «چارکوای تو» نام دارد که مخلوطی است از نودل (رشته )،برنج ،ماهی سرخ شده ،لوبیا ،یک مشت ادویه وهر چیز دیگری که دم دستت باشد اگر روزی به پنانگ رفتید حتما امتحانش کنید البته قبلش یک کپسولCo2 هم محض احتیاط کنارتان بگذارید

یکی دیگر از جاهای دیدنی پنانگ مزرعه ای است که به جای گل و میوه تویش پروانه و انواع سوسک و عقرب و خزندگان پرورش داده میشود این باغ در واقع تکه ای از جنگلهای استوایی است که توسط تورهای مخصوص حصارکشی شده که پروانه های عزیز یک وقت هوس فرار به کله شان نزند


فکرش را بکنید بالغ بر چهارهزار پروانه از 120 گونه مختلف در فضایی گل و گلکاری شده دور و برت چرخ میزنند و روی سر و دستت مینشینند و تو فکر میکنی که چه آدم مهمی شده ای البته تعدادی از این پروانه های خوشگل و کمیاب چوب خوشگلی خودشان را خورده اند و طفلکی ها را خشک و قاب کرده اند و به معرض دید گذاشته اند

و اما یکی از شیرینترین تجربه های پنانگ ،گشت در جنگلهای استوایی آن است جنگلهایی با درختان پهن برگ لاغر و باریک که در جای جای جزیره پراکنده اند میتوان ساعتها در این جنگلها پای پیاده قدم زد ،از روی پلهای زیبای معلق روی رودخانه هایش عبور کرد ،از پلکانهایش بالا و بالاتر رفت و بر فراز تپه هاش ایستاد

میتوان دوچرخه ای کرایه کرد و تا پا یاری میکند رکاب زد و رفت میتوان با قطار کابلی تا دورهای دور بالا رفت میتوان رفت و در سکوت و آرامش همیشه سبزش گم شد ... تجربه ای ناب و تکرار نشدنی

و اما آخرین بخش سفرمان سفر به دوران کودکیمان است سفر به دنیای خیالی موجودات افسانه ای. برایمان بسیار جالب است وقتی متوجه میشویم که در چند قدمی هتلی که در آن ساکنیم جایی است که بسیاری از شخصیتهای خیالی را که با آنها مدتها زندگی کرده ایم ،برایشان اشک ریخته ایم ،با شادیهایشان غرق شادی شده ایم و ساعتها میخکوب پای تلویزیون به آنها خیره شده ایم همه و همه حضور دارند. آری بزرگترین موزه اسباب بازی جهان که بهترین دوست بچه های امروز و البته دیروز میباشد همین جاست با آن سر در عجیب و غریبش که لاک پشتهای نینجا به داخل دعوتت میکنند .

در این موزه بیش از صدهزار برند معروف و بین المللی از اسباب بازیهایی که همگی شخصیتهای کارتونها و فیلمهای معروف بوده اند جا داده شده اند از باربی و تارزان و گارفیلد بگیر تا لاک پشتهای نینجا و اسپایدر من و سوپرمن و بتمن و هرچی من تا بحال روی پرده سینما رفته


این موزه سالنهای متعددی از قبیل کارتون، مد وزیبایی، قهرمانان رمانها ،مشاهیر وهیولاها دارد سالن وحشت آن از همه مهیج تر است این قسمت که شخصیتهای منفی فیلمها و هیولاها قرار دارند لابیرنتی است که صدای مخوفی همانند صدای هیولاها در آن میپیچد وهمین امر باعث ترس و وحشت بازدیدکننده ها میشود گشت در سرزمین اسباب بازیها ساعتها طول میکشد اگر پسربچه ای همراهتان باشد که تمام این شخصیتها را مثل کف دستش بشناسد و حالا حالا ها قصد دل کندن از آنها رانداشته باشد

دوستان سفرنامه جزیره پنانگ در همین جا به پایان رسید ولی آنچه نگاشته شد تنها جزیی از زیباییهای این جزیره شگفت انگیز است.برای کشف همه زیباییهای پنانگ نه چند روز بلکه ماهها زمان لازم است .تا سال بعد و سفرنامه بعد همه شما دوستان عزیز را به خدا میسپارم و سال نو را پیشاپیش به شما که تا به اینجا همراه من بودید تبریک و شادباش میگویم .امید که سالی پر از موفقیت و بهروزی پیش رو داشته باشید.







































