باغچه جوق ماکو
و حالا در ادامه سفرمان رسیدیم به شهر سنگی ماکو؛ شهری منحصربفرد که در دره میان دو کوه موازی واقع شده؛ دره ای که رودخانه زنگمار از میانش میگذرد؛ رودخانه ای که نامش آدم را یاد مار زنگی می اندازد. آخر خود ماکو هم بی شباهت به مار نیست.

ماکو در زبان ارمنی به معنی چراگاه است و ظاهرا" به دلیل وجود چراگاههای اطرافش به این نام درآمده. البته عده ای نیز نامش را برگرفته از مادکوه میدانند و آن را به دوره مادها نسبت میدهند.
در همان ورودی شهر در کنار رودخانه زنگمار توقفی کرده و دستی به آب زده، غبار راه از تن میشوییم. پل تاریخی پنج چشمه زیبایی زنگمار را دوچندان کرده.

این شهر دراز که فقط از طول رشد کرده، تنها یک خیابان اصلی دور و دراز دارد که با چند کوچه و خیابان کوتاه فرعی از هر دوطرف به کوه ختم میشود. برای رسیدن به شاخصه اصلی شهر یعنی «کاخ سردار ماکو» باید از داخل شهر بگذریم و چه حیف است که در همین چند کوچه فرعی هم قدمی نزنیم؛ کوچه هایی که چند خانه قجری زیبا را در دل خود حفظ کرده اند.

در گذر از این کوچه های خلوت پای کوه، میتوان زوجهای جوانی را دید که با لباسهای پرزرق و برق سنتی، دست در دست هم اولین روزهای زندگی مشترک را تجربه میکنند.شاید دوست نداشته باشند از آنها عکسی بگیرم پس دوربین را غلاف میکنم و تنها با لبخندی از کنارشان میگذرم و خانه ای قجری را سوژه عکاسی ام میکنم.

بر روی کوه ضلع شمالی شهر که ساری قیه (ساری داش) یا همان سنگ زرد نام دارد، بقایایی از برج و باروی قلعه تاریخی ماکو خودنمایی میکند.

پس از پیمودن کل شهر و عبور از ترافیک سرسام آورش بالاخره در هشت کیلومتری ماکو به روستایی ییلاقی و خوش آب و هوا به نام «باغچه جوق» میرسیم؛ روستایی در دامنه کوه و درجوار چشمه کلیسه. آب و هوای مطبوع و باغات خوشنام و پرمحصول دهکده ییلاقی، حاکم بزرگ شهر ماکو را برآن داشت تا در زمینی وسیع کاخی مجلل بسازد و زندگی شاهانه ای ترتیب دهد.

این کاخ در اواخر دوران قاجار و زمان مظفرالدین شاه توسط «تیمور تیموری» معروف به اقبال السلطنه در باغی 11 هکتاری ساخته شده. خاندان اقبال السلطنه چند نسل بعد نیز در این کاخ زندگی کردند تا اینکه در سال 1353این کاخ توسط دولت از وراث خریداری و پس از مرمت، به عنوان کاخ موزه بازگشایی شد.

از سردر ورودی که وارد کاخ میشویم، اولین چیزی که چشممان را میگیرد، کالسکه سردار است. خدا میداند او و خانواده اش سوار بر این کالسکه اشرافی چه جولانها که در شهر نداده اند.

پیش از ورود به داخل کاخ، گشتی در حیاط باغ میزنیم؛ باغی مشجر و مزین به استخر و فواره و پلکانی که ما را به تراس عمارت میبرد. ظاهرا" سردار در این تراس می ایستاده و برای رعیتهایش سخنرانی میکرده. تراس دارای تزیینات زیبای گچبری و آجرهای رنگی میباشد.

از این بالا، چشمم به مجسمه ها و گچبری های زیبای پیشانی عمارت اصلی می افتد. به جرأت میگویم که باوجودیکه از بسیاری از کاخ موزه ها و عمارت های اشرافی ایران بازدید کرده ام، اینهمه زیبایی و هنر حجم را در جایی ندیده ام.

این کاخ تلفیقی از معماری ایرانی - فرنگی بخصوص از نوع روسی آن است و مرا به یاد کاخهای روسیه می اندازد.

سنگهای سیاهی که در نمای بیرونی کاخ به کار رفته اند مرا به یاد تخمه های آفتابگردان می اندازند و چه بسا که این تزیینات از همان آفتابگردانها الهام گرفته شده باشد!
سردر و نرده های لبه بام تماما" با مجسمه های گچی و سنگی زینت یافته اند. حتی ساختمان سنگی یا آشپزخانه کاخ که با سنگهای صیقلی و تراش خورده ساخته شده نیز از انواع هنر بهره برده.

استخر بزرگ باغ که جوی آبی از آن جاری و به باغچه ها میرود، فضای باغ را دل انگیزتر کرده. نام باغچه جوق در زبان ارمنی به معنی روستا است.

حالا نوبت ورود به کاخ است. دو ردیف پلکان یکی خارج ساختمان و دیگری در داخل آن، ورود به کاخ را امکان پذایر میکنند. پله های خارج ساختمان مخصوص ورود میهمانان کاخ بوده بطوریکه آنها بدون ورود به بخش خصوصی، وارد تالار پذیرایی میشدند.

ناهارخوری در طبقه اول و کنار اتاق کنفرانس واقع است. این اتاق از دو بخش تشکیل شده؛ بخشی با تزیینات فرنگی مخصوص پذیرایی از میهمانان خارجی و رجال سیاسی و بخشی مخصوص پذیرایی از میهمانان ایرانی (تجار و روحانیون). نقاشی سقف این دو بخش گویای تفاوت سفره ایرانی و فرنگی است.

سفره غذای ایرانی شامل کباب و چلو خورش و دوغ است که فقط سهم مردان است و چنانچه چیزی باقی بماند سهم زنان. و میز فرنگی که زن و مرد هردو به یک اندازه از آن بهره میبرند، حاوی شامی سبک است در سفره ای مزین به گل و شراب و شمع.

دیوارها و سقف بیشتر اتاقها و راهروها نیز با رنگهای طبیعی متنوع نقاشی شده اند. نیمی ایرانی با طرح گل و بوته و نیمی با نقوش فرنگی.

تالار پذیرایی میهمانان رسمی و ملاقاتهای مهم نیز در کنار اتاق غذاخوریست و تمامی تزیینات و دکوراسیون آن فرنگی بوده، هریک از کشوری خاص آمده اند. از مبلمان استیل فرانسوی تا میز لهستانی و ...

این راه پله بازدیدکنندگان را به اتاقهای خواب و شاه نشین ها رهنمون میشود. راه پله هم برگرفته از معماری فرنگی و مزین به مجسمه های سنگی است.

در بخش مرکزی طبقه دوم کاخ حوضخانه ای قرار دارد که مزین به انواع آینه کاری و گچبریهای زیبا است و سایر بخشهای کاخ پیرامون آن شکل گرفته اند.


یکی دیگر از زیباترین بخشهای کاخ، اتاق خوابهای آن است؛ که هرکدام به رنگی زیبا نقاشی شده اند؛ از صورتی تا زرد و سبز ملایم. آنقدر مسحورکننده که چشم از دیدن آنها سیر نمیشود.

پردها و دکوراسیون اتاقها هم با رنگ دیوارها سنخیت دارد هرچند که این پرده ها با الهام از پرده های قدیمی و با پارچه های ساتن ارزان قیمت دوخته شده اند و صد البته که پرده های واقعی از ساتن ناب و مخمل اعلی بوده اند.

اتاقهای خواب نیز کماکان با برخی تزیینات همان دوران حفظ شده اند و در آنها مبلمان لهستانی، کمدهای منبت کاری اتریشی، مبلمان استیل فرانسوی و لوسترهای برنزی و کریستال به چشم میخورد. حتی میز آرایشی آنالی خانم همسر سردار نیز همچنان به قوت خود باقی مانده.

تصاویری از سردار و خانواده اش نیز بر دیوار اتاقش خودنمایی میکند.

بر بخشی از دیوار اتاق خواب نیز تصویر زنی که از قرار معلوم همسر سردار (آنالی خانم) میباشد، نقاشی شده. گفته میشود این نقاشی پس از فوت بانوی خانه کشیده شده.

پنجره های رنگی و کاغذ دیواری گران قیمت مخملین با طرح گل و بوته و پرده های اشرافی چشم هر بازدید کننده ای را خیره میکند.

یکی از زیباترین تزیینات کاخ، شیشه کاریهای زیبای آن با رنگهای دلفریب و شاد است. این شیشه ها بدون استفاده از هیچ ماده شیمیایی خاصیت حشره کشی دارد.

اما علیرغم همه این زیباییهای چشم نواز، چندین مشکل اساسی در کاخ وجود دارد که در همان نگاه اول حسابی توی ذوقمان میزند. گرچه این کاخ نمونه منحصربفردی از کاخهای ایرانی سبک روسی است و بدون شک جزو زیباترین کاخهای ایران؛ اما حتی از داشتن یک سیستم دوربین مداربسته نیز محروم است و همین عامل باعث بسیاری تخریبها و سواستفاده ها شده. به عنوان مثال بر روی بسیاری از دیوارهای اتاقها یادگاریهای زشتی توسط بازدید کنندگان نوشته شده است.

بدتر از همه نحوه مرمت و رنگ آمیزی کاخ بسیار غیر اصولی بوده و حتی ناشی ترین بازدیدکنندگان هم پی به ایرادات مرمت میبرند؛ مثلا" دیواری که به رنگ زرد بوده با رنگ سفید نقاشی شده. لطفا" دوباره به این تصویر نگاه کنید و ببینید مرمت غیراصولی کاخ چقدر چهره آن را خدشه دار کرده.

به نظر میرسد سازمان میراث فرهنگی بیشتر از اینکه به فکر رفع این مشکلات بوده باشد، نگران پوشش مجسمه های واقع در راه پله بوده که مبادا این احجام سنگی عریان، دل و دین بازدیدکنندگان را به تاراج ببرند.
همراه ما باشید ادامه دارد.
























































































































































































































